شهر ولایتمدار گپراش شهر قدیمی گراش

شهر ولایتمدار گپراش
شهر ولایتمدار گپراش
شهر قدیمی گراش

 تِکِ تارِ کَلی دَه مَن کَبابِن              شوِ شنبه شوِ عغدِ ربابِن

اَلَه زی تَر تَشو مَنکَل بیاری            گوتااِن حالِ خال کُوربو خَرابِن

رِزِ اَوَل خدا سَنگُش زَتِسو              خدا سَنگی پَهِ لَنگُش زَتِسو

دُتِ عامِم نَصیبُم بی چِ بِکنَم؟           اِلهی عَصرَتِش مَنگوش زَتِسو

پُسِ بالا بُلَندُم تا کَطَر چو               چَشِ نومزادِ کاچُش اَنکَتَر چو

سِ چار سالی اَبِه خَطوش نِه اونتِن     شُوِ چارشَنبِهِ ماهِ صَفَرچو

تِکِ مَطبَخ لِهِ کَلُون تَش اوشکِه         یَواشِه اِز تِکِ مَطبَخ چَش اوشکِه

اَپر بَر خَرمَنِ عُمرُم تَش اوشزَت       چَشوش مَهزِ دِلُوم کارِ خَش اوشکِه 

دوتا زولفوت بوِزِن رَنگِ پیازی       تَیادِن دُوت زونِش خیلی تَنازی 

بِدو لَه دو چُونِه بِچ کِنگِلا بُم            تِه کِه دُولُو تُو بِکنُم رِخِه  بازی

     

دو شنبه 16 بهمن 1391برچسب:, :: 19:51 :: نويسنده : نیلوفر 1372

سلام

خسته نباشین

اومدم بگم ک دلمو نشکنید  وقتی میاین وبلاگمو میبینین نظر بدین

حالا چ نظرتون منو ناراحت کنه چ خوشحال

ولی تمام سعی خودمو میکنم ک مشکلی نداشته باشه ک شما هم نظری بدین ک ب کارم دلگرم تر شم

منتظر نظراتتون هستم حتمن یادتون نره هاااااا

با تشکر nilofar1372

یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 4:11 :: نويسنده : نیلوفر 1372

7. بعد از مراسم زِئر بَری که انجام میدادند و داماد به خانه خودش بر میگشت ، مادرو خواهرو برادر عروس چند سینی به عنوان «جاخالی» به خانه ی داماد می فرستند که محتوای سینی بُوتُونیر «کلوچه»، زِه گِرَه «شیرینی که با شکر و نارگیل و خمیر تهیه میشد» ، کَتال کَتلَمه «خمیر و پودر قند وپودر نارگیل»سَمبی سَه «نان نازک به حالت سه گوش  توپر،که محتوای آن ، شکر، پودر نارگیل و پودر بادام و...و نانها را با جوهر نارنجی میکردند» و در همان روز مادر شوهر این وسایلها را تقسیم میکند و در دستمال می گذارد و به کسانی که به بَرَنِش عروس آمده اند می دهد .

به این مراسم تِک نوندُنی«جاخالی بِهی» میگفتند.

.....ادامه دارد.......

یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 2:6 :: نويسنده : نیلوفر 1372

6. صبح اللطلوع روز بعد شب جارائو داماد به همراه 2 مرد مسن تر یا بزرگ اقوام به خانه ی مادر زنش می رود و صبحانه در آنجا می خورد و مادر زن 2 پاکت نبات با یک تکه طلا به دامادش هدیه می دهد، و 2 پاکت نبات در دستمال می بندد و به همراهان داماد می داد .

به این مراسم زِئر بَری می گویند .

......ادامه دارد.....

یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 2:1 :: نويسنده : نیلوفر 1372

5. در شب جارائو وقتی عروس سوار بر ماشین تزئین شده با تور و بادکنک می شد اقوام و آشنایان عروس و داماد با ماشین های سواری و وانت و سایپا پشت سر عروس و داماد به راه می افتادند و بوق بوق زنان دور کَلات ،می زدند  و شعر می خواندند دست و کِل «هلهله» میزنند تا به خانه ی داماد برسند که اکثر مردم «دختران و پسران جوان » بیشتر به خاطر دور «کَلاتی» به عروسی میروند تا خوش بگدرانند ...

البته این رسم هنوزم که هنوز است در گراش اجرا میشود ک همراه با دور کَلاتی ، دور شیخ عبدالله هم می زنند ...

......ادامه دارد......

یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 1:53 :: نويسنده : نیلوفر 1372

4.  در شب جارائو «شب زفاف»که عروس آماده روی صندلی منتظر داماد نشسته بود و به جای دسته گل امروزی گلدان های سبز رنگ با گل مصنوعی دستش بود چشمانش را میبست و دختران مجرد که سنشان بالا بود ار عروس نیشگون می گرفتند تا بختشان باز شود و تا داماد نیامده بود عروس چشمانش را باز نمیکرد و حتی ممکن بود که عروس خوابش ببرد....

....ادامه دارد....

یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 1:29 :: نويسنده : نیلوفر 1372

یکی از کارهایی که مردمان گراش درعروسیهایشان انجام میدادند این بود که :

3. عروس را که برده بودند به خانه ی داماد، مادر شوهر ، به قول خودمان آرد با دی شُو «شیره ی خرما»مخلوط می کرد و با سه انگشتش مواد مخلوط شده را به روی دیوار می کشید و داماد با چاقوی عقدی که به دستش داده بودند مئاد روی دیوار را می خراشید و عروس سر خود را «به حالت سجده »بر روی دیوار میگداشت تا مواد با خاک بر روی سرش بریزد.....

....ادامه دارد....

یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 1:22 :: نويسنده : نیلوفر 1372

2. وقتی عروس را میخواستند به خانهداماد ببرند خواهر بزرگترداماد آینه به دست می گیرد و رو به روی عروس آهسته آهسته راه میروند و این ترانه را میخوانند.

 

ای بی بی بَگُم زادَه چرا راه نَمیری؟

زِن پُسِ شاهزادَه چرا راه نَمیری؟

یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 1:16 :: نويسنده : نیلوفر 1372

1. ابریشم ، چاقو، قفل

اینها وسایلی هستند که در سر سفره ی عقدابریشم را به گردن عروس می آویزند و تا چهل روز باید به گردن داشته باشد و قفل را زمانی که عروس بله را میدهد قفل میکند تا زبان دشمنانشان بسته شود و چاقو را به دست داماد میدهند تا هنگام بله دادن چاقو را ببند و در شب زفاف عروس قفل را باز میکند و داماد چاقو را...

 

 

 

 

یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:, :: 1:9 :: نويسنده : نیلوفر 1372

اگر بخواهیم  از ابتدا تا انتهای تاریخ ،گراش را ورق بزنیم شاید مدت ها وقت لازم باشد.

به همین دلیل گوشه ای از آن چه بوده است به عنوان یاد واره ای در وبلاگ  با همکاری معلم عزیزم و یکی از همکلاسیهایم در اورده ایم

جمعه 13 بهمن 1391برچسب:, :: 1:41 :: نويسنده : نیلوفر 1372

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شهر ولایتمدار گپراش و آدرس gerish.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 6
بازدید کل : 2080
تعداد مطالب : 17
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1







جاوا اسكریپت


شهر ولایتمدار گپراش شهر قدیمی گراش